سفارش تبلیغ
صبا ویژن
« أَوْ لَـمَسْتُمُ النِّسَآءَ ؛ یا زنان را لمس کردید»پرسیدم . فرمود : «مقصود، همبستر شدن است ؛ لیکن خداوند، عفیف است و عفّت را دوست دارد . لذا آن گونه که شما نام می برید، نام نبرده است» . [حلبی - از امام صادق علیه السلام درباره [مقصود] سخن خداوندـ عزّوجلّ ـ]

عشق

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 95/4/31 11:41 صبح

هوالرحمن

بدجوری دوسش داشتم. بدجوری! قهر کرده بودیم و جواب تلفنامو نمی داد...

می دونستم با خونوادش قراره بره اون رستوران بزرگه تو گیشا. نفوذی داشتم تو خونوادشون. عصر رفتم پنجاه هزار تومن رشوه دادم به بچه های رستوران. سال هفتادوهفت! با اون پول می تونستم خیلی کارها بکنم. اما می دونستم دلم چی میخواد...

اومدن، نشستن، سفارش دادن. غذاشون که آماده شد، من با لباس پرسنل رستوران رفتم غذاها رو گذاشتم روی میزشون. منو که دید، کپ کرد. زیر نون پیتزاش با ماژیک نوشته بودم دوستت دارم، منو ببخش. هی تیکه تیکه پیتزا خورد و هی به من نگاه کرد و خندید. فرداش آشتی کردیم و روزهای خوبی داشتیم تا چند ماه بعد که کلا از ایران رفت...

هیچوقت اندازه اون روز حالم خوب نبود. روزی که تونستم کسی رو بخندونم که دوستش داشتم و ازم ناراحت بود. عشق، علاوه بر شوق و نیاز، شهامت و نگهداری و تلاش هم لازم داره...

نمی دونم چرا، ولی همینجوری دلم خواست جای زهرمارهای هرشب، امشب اینو براتون بنویسم. هنوزم بهش که فکر میکنم، ته دلم به خودم میگم دمت گرم...

 

#حمید_سلیمی

 

??




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر